همسر عزیز و مهربانمهمسر عزیز و مهربانم، تا این لحظه: 38 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
آناد خانوم یعنی خودمآناد خانوم یعنی خودم، تا این لحظه: 36 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره
یکی شدنمونیکی شدنمون، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره
اون عصرِ پاییزی قشنگاون عصرِ پاییزی قشنگ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره
میوه ی بهشتیِ خونه ی مامیوه ی بهشتیِ خونه ی ما، تا این لحظه: 3 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

سلام روزهای آینده

بهمن 97 برام خیلی بد بود،بعد از اون چند ماهی طول کشید که خودم رو جمع و جور کنم، ولی امیدوارم که بتونم اون خاطررو با یه خاطره ی خوب جایگزین کنم

تابستون 97 هم تموم شد...

سلام منم و چند روزی که به آخر تابستون مونده سلام پاییزِ قشنگی که کاش امسال فقط بارون بیاری نه دود و دلواپسی کم آبی، حال و روزمون خیلی خیلی عجیبِ کلی تو دفتر تغییر و تحول داشتیم و این رکود و بیکاری که گریبان همرو گرفته، روزا عجیب پر از ابهامِ، همه باهم نگرانِ فردان یعنی حتی به ماه بعدم فکر نمیکنن همه حتی نگرانِ فردان از خرداد کلی برنامه هامون عوض شده و بالاخره همسر راضی شده که باید بریم خیلی دنبال کارامون افتادیم و کلی برنامه چیدیم و کلاسای فشرده زبانم که پشت سر هم شروع شده و حتی نمیزاره آدم نفس بکشه،...
26 شهريور 1397
1